اسپانسر گرفتن برای بخش بانوان دشوار است/ زنان توانمند ما توانستند از حقوق بانوان در میادین مختلف دفاع کنند/ هیچوقت برای حضور هیچکس در ورزش دیر نیست
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۰۶۳۱۲
معاون وزیر ورزش در امور بانوان صحبتهایی پیرامون مسائل و مشکلات مربوط به بانوان عنوان کرد.
مهین فرهادیزاد، معاون امور بانوان وزارت ورزش و جوانان، در خصوص شکایت و ناراحتی ورزشکاران خانم در رشتههای مختلف به خاطر کمبود امکانات و مسائل مالی و اینکه قرار است در این خصوص چه کاری انجام دهند؟ به خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری برنا گفت: بیبیند این نوع سوالات و گلایهها سوالاتی است که ورزشکاران تحت فدراسیونهای ورزشی، که در قالب تیمهای ورزشی جزو خانواده فدراسیونها هستند، مطرح میشود و گاهی هم وجود دارد و به همین صورت است و توصیه ما به فدراسیونها این است که کمک کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در خصوص برنامه وزارت ورزش و جوانان در اجرای طرح عفاف و حجاب، که به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است، ادامه داد: ببینید در بحث عفاف و حجاب واقعیتش این است که دورههای آموزشی بسیار زیادی را سال گذشته داشتیم. در سال گذشته ما بحث آموزش را با حضور نواب رئیس بانوان، معاونین ورزش بانوان استانهای مختلف و حتی مربیان و سرمربیان تیمهای ملی داشتیم و در خصوص مباحث مربوط به عفاف و حجاب و چگونگی تجلیل از ورزشکاران برترمان و در واقع قوی کردن شایستگیهای ورزشکارانمان در بخش عفاف و حجاب در میادین بین المللی بحث و تبادل نظر شد. از مدرسین حوزه علمیه قم و تهران و همکاران عزیزمان در شورای فرهنگی اجتماعی زنان دعوت داشتیم که در جلسات ما حضور پیدا کنند. از معاونت محترم ریاست جمهور در امور زنان و خانواده در همایش ملی زن و ورزش دعوت کردیم و در ارتباط حضور زنان در حوزههای مختلف ورزش با رعایت عفاف و حجاب مطالبی عنوان شد. عرصه ورزش در میان عرصههای مختلف اجتماعی که زنان در آن حضور دارند پررنگترین نقش را در جهت ارتقا ارزشهای اسلامی و نظام هم در داخل و خارج داشته است. در پر رنگ کردن نقشی که یک زن مسلمان میتواند داشته باشد فعالیتهای ورزشی این فضا را مهیا میکند و وقتی زن مسلمان در رقابتی با پوشش اسلامی حضور پیدا میکند و بهترین مهارتها را از خود نشان میدهد و روی سکو قهرمانی میایستد با رعایت همه ملاحظات اشاره میکند به اینکه من یک زن مسلمان هستم و در واقع مدالش به زیبایی به او داده میشود زیرا یک زن مسلمان است و قدرت اعتقاد و باورهای او روی سکو دقیقا مشخص میشود یا در ارتباط با زن توانمند که ما در میادین ورزشی و کرسیهای مختلف توانستیم برای خودمان جایگاه بگیریم. ما زنان موفقی داریم که در کمیتههای مختلف رشتههای خودشان توانستند عضویت بگیرند یا فضاهای دیگری که اختصاصا مربوط به زنان هم نیست اما با درایت و توانمندی توانستهاند در واقع کرسی بگیرند و در جاهای مختلف از حقوق زنان مسلمان دفاع کنند.
فرهادیزاد ادامه داد: ما نواب رئیس توانمندی داریم که توانستهاند فدراسیونهای جهانی خودشان را متقاعد کنند به اینکه برنامههای ورزشی رشته خودشان را با کسب اعتبار از ناحیه فدراسیونهای جهانی درخصوص توسعه آن فعالیت در ایران گام بردارند و دقیقا این فضا برای آنها ایجاد شده پس در واقع بحث عفاف و حجاب فقط حضور ورزشکار ما در میادین بینالمللی نیست و در واقع حضور زنان توانمندی است که در حوزه مدیریت میتوانند کرسی بگیرند و برنامههای ورزشی خود را ارائه کنند که آن طرحها عملی شوند. زنان توانمند ما میتوانند به عنوان داور در میادین بینالمللی قضاوت کنند و بهعنوان مربی حضور داشته باشند و همینطور در واقع حوزههای فعالیت ورزش زنان ما متناسب روحیات یک زن مسلمان باشد و باورهای یک زن مسلمان را بتوانیم به ورزشکاران انتقال دهیم. یک جشنواره هم با هماهنگی سایر معاونتهای وزارت ورزش وجوانان برگزار کردیم. البته کمیته فرهنگی تحت پوشش معاونت فرهنگی فعالیت دارد و در واقع این جشنواره به توصیه معاونت فرهنگی بانوان با هماهنگی معاونت فرهنگی برگزار شد. جلسات متعددی گذاشته شد، آئیننامههایی تنظیم و مقرر شد بتوانیم در جشنواره تجلیل از ورزشکاران، مربیان و مدیران که در حوزه عفاف و حجاب در بخش زنان و مردان بهترین نقشها را داشتند، شناسایی بشوند و بتوانیم در زمانی مشخص از آنها تجلیل کنیم.
معاون وزیر ورزش در امور بانوان در خصوص اینکه چه پیغامی برای بانوانی که به تازگی میخواهند به ورزش قهرمانی رو بیاورند دارد؟ عنوان کرد: ورزش قهرمانی در هر رشتهای سن خاص خودش را برای ورود دارد بنابراین در برخی رشتهها باید بتوانی از دوره دبستان مهارت لازم را کسب کنی و در همه رشتهها البته باید بتوانند فعالیتهای ورزشی خود را از دوران کودکی شروع کنند، اما ممکن است ورزشکار خردسال یا دبستانی ما در چندین رشته فعالیت خود را انجام دهد و چندین رشته را تجربه کند تا براساس نوع تیپ بدنش و وضعیت روحی روانیاش به یک رشته بیشتر گرایش داشته و توان انجامش را داشته باشد و به آن هدایت شود. بنابراین همه بحث من با دختران جوان است. بیشتر سوال دختران جوان از من این است که ما با توجه به سنمان به چه رشته ورزشی میتوانیم ورود کنیم؟ رشتههایی وجود دارند که اگر یک دختر جوان توانسته از آزمونهای وروری آن رشته سربلند بیرون بیاید مثل رشته تربیت بدنی در دانشگاه اگر کسی در این رشته قبول شود یعنی یکسری حداقلها را دارد و حالا میتواند در یکسری رشتهها که سنین محدودی برای ورود ندارند مثل رشته تیراندازی هم ورود کند. منتهی باید تلاش بسیار زیادی کند و بر اساس نوع سیستم بدنی و روانی فضا را برای خود مهیا سازد. من از تیراندازی اسم بردم چون تیراندازی یکی از ویژگیهایی که باید ورزشکار حاضر در این رشته داشته باشد، بحث تمرکز است. ورزشکاران باید از سوی استعدادیابهای رشتههای مختلف شناسایی شوند اما این نکته را بگویم هیچوقت برای حضور هیچکسی در ورزش دیر نیست و حداقل برای کسب سلامتی، که موضوع کمی هم نیست، ما نیازمند حرکت در هر دوره سنی هستیم. 4
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: وزارت ورزش ورزش بانوان مهین فرهادی زاد یک زن مسلمان فدراسیون ها عفاف و حجاب بخش بانوان رشته ها تیم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۰۶۳۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشاوران شما بیتهایی بهتر از شاهنامه را میتوانستند پیدا کنند
روزنامه هم میهن در مطلبی با عنوان «نگر تا نباشی به جز دادگر» نوشت؛ در شاهنامه زنان برجستهای نقشآفرینی کردهاند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمیتوانند باشند. برخی از زنان برجستهی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نماندهاند.
چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آنچه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.
مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جستوجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینهای است که سخنان آیتالله علمالهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنشهای بسیاری روبهرو شده است.
علمالهدی گفته است: مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید. او همچنین بهعنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است: منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیده تنم آفتاب
این سخن که زنان ایرانی براساس آنچه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشتهاند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامهی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگیهای مثبت زنان و البته مردان شمرده میشود، هم بیراه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علمالهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی.
این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمیآید و میتواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب میشود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟
منیژه دلبستهی بیژن شاهزادهی ایرانی میشود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بیهوش به شبستان خود میآورد و همهی این اتفاقات بدون اجازهی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ میدهد. بیژن در قصر او به هوش میآید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی دربارهی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه میکند این بیت را به زبان میآورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را میتوان در شاهنامه خواند.
البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیتهایی میتوانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین میگوید:
به سه چیز باشد زنان را بهی/ که باشند زیبای گاه مهی/ یکی آنک با شرم و با خواسته است/ که جفتش بدو خانه آراسته است/ دگر آن که فرخ پسر زاید او/ ز شوی خجسته بیافزاید او/ سه دیگر که بالا و رویش بود/ به پوشیدگی نیز مویش بود
این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها میگوید، درحالیکه در بیت استنادی امامجمعهی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده میشود.
نداشتن پوشش سر با برهنگی هممعنا نیست. با این حال همچنان که در بیت انتخابی امام جمعه مشهد و این ابیات میبینیم هیچکدام توصیهی فردوسی نیست و سخنان شخصیتهای شاهنامه است. شاهنامه مثل هر متن کهن ادبی در کنار ارزشهای ادبی و زیباشناختی و روایی خود، مجموعهای از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی زمانهی خود را منتقل میکند که به دنیایی دیگر تعلق دارند، چنانکه در همین بیتهای بالا پسرزا بودن جزو ارزشهایی شمرده شده است.
در شاهنامه زنان برجستهای نقشآفرینی کردهاند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمیتوانند باشند. برخی از زنان برجستهی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نماندهاند و از جملهی آنان تهمینه است مادر سهراب که در شاهنامه زنی ستوده است و تنها یک شب همخواب رستم بوده است. رودابه مادر رستم نیز در راه دادن زال به قصرش از موی خویش کمندی بافته و انداخته و بعد هم که ماجرا در شاهنامه روشن است.
در این میان داستان گردآفرید اگرچه متفاوت است، اما در کنشگری از روابط خصوصی پیشتر رفته و اگر روی و موی پوشیده به این خاطر است که شناخته نشود و آنجا که روی و موی گشاده به قصد فریب دشمن است:
رها شد ز بند زره موی اوی/ در افشان چو خورشید شد روی اوی/ بدانست سهراب کو دختر است/ سر و موی او از در و افسر است
درست است که فکر میکنم شاهنامه ارزشهای جهانی دیگر را منتقل میکند و چنین استناداتی به آن راه به جایی نمیبرد، اما به نظرم از قضا در شاهنامه برای صاحبان مقام و قدرت توصیههایی شایستهتر میتوان یافت، مضمونهایی که بارها تکرار شده است. یکی از این مضمونها دادگری است. دادگر در شاهنامه همصفت خداوند است که جای نام نشسته است و هم وظیفهی صاحب قدرت. فردوسی میگوید، پادشاهی که دادگر باشد، نیازی به فریادرس ندارد: کجا پادشا دادگر بود و بس/ نیازش نیاید به فریادرس
نویسنده: علیاصغر سیدآبادی